پیاده روی در بهشت

خوب من رفتم دکتر و با توجه به سونوگرافیم بازم دکتر بهم اجازه کار نداد! فقط چون وزنم در یکماه گذشته بیش از حد نرمال اضافه شده گفت که باید روزانه اونم خیلی آروم قدری پیاده روی کنم که این برای من که بهار رو از پشت پنجره و در رویا لمس میکردم واقعا" یه هدیه بود که از خدا به خاطرش ممنونم. دیروز غروب بعد از سه ماه استراحت توی خونه که فقط به خاطر دکتر رفتن از خونه بیرون رفته بودم اونم با ماشین! یه مقدار توی خیابون قدم زدم. چقدر لذت بخش بود دلم می خواست لحظه ها کش بیان و من هی راه برم و راه برم و از این هوای لطیف و لذت بخش بهره ببرم حیف که زود خسته شدم و کمردرد بهم اجازه زیاده روی نداد .... دلتنگ شاگردام هستم و راستش دلشوره این رو دارم که با تغییر دبیرشون درس رو خوب میفهمن یا نه؟ ولی چاره ای ندارم و باید به برنامه ای که برام ریخته شده عمل کنم. اینم یه تجربه و یه درس که باید ازش درست استفاده کنم.دوستتون دارم....

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد